انترناسیونال است نجات ِ انسان‌ها


صفحه یِ اصلی  |   نشریات  |   کتاب‌خانه  |   آرشیو  |   پیوندها  |   تماس

2007-06-26

Tehran anti-war protest

مادری بود که سه فرزند پسر داشت.
جنگی درگرفت.
مادر فرزندی نداشت.
این سه‌گانه اثری از فیلم‌ساز بزرگ «الکساندر داوژنکو» از فیلم‌سازان مشهور شوروی است. جنگی که در اسرائیل و لبنان بین دولت راست اسرائیل و شبه‌نظامیان راست «حزب الله» درگرفته‌است نیز همین حکایت است. حزب الله به بهانه‌ی حمایت از دولت راست «حماس» فلسطین دو سرباز اسرائیلی را به اسارت گرفت و دولت اسرائیل به این بهانه به لبنان یورش برد. دولت اسرائیل مردم لبنان را به خاطر ملیت کذایی «لبنانی‌شان» می‌کشد و در مقابل شبه‌نظامیان حزب الله مردم اسرائیل را به خاطر ملیت کذایی «اسرائیلی‌شان» توسط موشک‌های کاتیوشا به قتل می‌رساند. مردم اومانیست و چپ دنیا در اعتراض به این وحشی‌گری به خیابان‌ها می‌ریزند. در لندن «کارگران سوسیالیست»، در هند «حزب کمونیست» و... در این میان کارگران چپ و کمونیست در اسرائیل نیز به خیابان‌ها آمده و خواستار صلح می‌شوند. آنها و دیگر گروه‌های چپ صلح طلب در اسرائیل همانند «Gush shalom» و «Hadash» و «Yesh gvul» شعار می‌دهند:
לא, לא למלחמה, כן, כן לשלום
نه, نه جنگ, بله, بله صلح
חייל, הקשב, אפשר גם לסרב
سرباز، بشنو، تو می‌تونی قبول نکنی
برای چپ های اسرائیل، لبنان، فلسطین، ایران و... هم‌آن طور که جنگ توجیهی ندارد، ملیت نیز معنایی ندارد. در فیلم «آرسنال» دیگر ساخته‌ی الکساندر داوژنکو از ایوان پرسیده می‌شود:
«آیا تو یک اوکراینی هستی؟ مگر نه؟»
او جواب می‌دهد: « بله، یک کارگر
بله من یک کارگر هستم.»
در صف‌بندی‌هایی که در مقابل این جنگ انجام می‌گیرد سه جبهه مشخص است. جبهه‌ی اول که دولت اسرائیل، امپریالیسم، بنیادگرایان یهودی و دیگر راست‌های کشورهای صنعتی جهان در آن قرار دارند. این جبهه وحشی‌گری‌های دولت راست اسرائیل در کشتار غیرنظامیان و کودکان لبنانی و فلسطینی را به وسیله‌ی دفاع مشروع در مقابل حملات حزب الله توجیه می‌کنند. ماهیت ارتجاعی و وحشی‌صفت این‌ها بر کسی پوشیده نیست.
جبهه‌ی دوم که حزب الله، دولت‌های راست اسلامی، بنیادگرایی اسلامی و دیگر راست‌های کشورهای اسلامی در آن قرار دارند. این جبهه حملات موشکی حزب الله به مناطق مسکونی شهرهای اسرائیل را که موجب کشته‌شدن غیرنظامیان و کودکان اسرائیلی می‌شود را به نام به هلاکت رساندن چند صهیونیست جشن می‌گیرند. خواست قلبی این‌ها محو کردن مردم اسرائیل است.
در این میان جبهه‌ی سومی نیز وجود دارد که جبهه‌ی اومانیست‌ها و چپ‌هاست. این جبهه در تظاهرات ضد جنگ و صلح طلب دست بالا را دارد. در روز چهار تیر نیز تجمع ضد جنگ در پارک دانشجوی تهران برگزار شد. این تجمع که کاملاً مستقل بود از ساعت ۱۷ آغاز شد و جمعیتی حدود ۱۰۰ نفر در آن شرکت داشتند.
جمعی از فعالان دانشجویی، کنش‌گران جامعه مدنی و زنان در این تجمع شرکت داشتند و با در دست گرفتن پلاکاردهایی که شعارهای زیر در آنها آمده بود، خواستار پایان خشونت، جنگ و ترور در خاورمیانه شدند.
شعارها عبارت بودند از:
- جنگ علیه بشریت را متوقف کنید
- نان، صلح، آزادی
- بدون حضور قطب جهانی عدالت خواهان، صلح و عدالت در جهان ناممكن است
- کارگران تل آویو، با اعتصاب خود ماشن جنگ را متوقف کنید
- بنیادگرایی اسلامی را محکوم می کنیم
- جنایات اسرئیل را محکوم می کنیم
- جنگ، نه!
- بربرت نزدیک است
- دریغ از شاخه زیتونی که شکست
- نسل کشی، ترور و خشونت را پایان دهید
- دست امپریالیسم آمریکا، از خاورمیانه کوتاه
- من، مخالفِ امپریالیسم، بنیادگرایی دینی و تروریسم هستم
همچنین پلاکاردهایی با مضمون «حق آزادی تجمع و راهپیمایی» نیز به چشم می خورد. تعدادی از تجمع کنندگان نیز تی-شرت هایی به رنگ قرمز و با شعار «نان، صلح، آزادی» بر تن داشتند. بعلاوه تصاویری از فجایعی که در لبنان اتفاق افتاده بود نیز در میان جمعیت دیده می شد. عکسهایی نیز از «جرج حبش» و «نائف حواتمه»، مبارزان فلسطینی در دست برخی شرکت کنندگان بود.
در پایان، تجمع کنندگان با خواندن سرود «انترناسیونال» و «آفتاب‌کاران» در محوطه پارک شهر حرکت کردند و راس ساعت ۱٨ به تجمع پایان دادند. قطعنامه ای نیز متعاقب برگزاری این تجمع صادر شد که امضای بسیاری از چهره های مطرح جریان چپ و دموکرات کشور را در پای خود خواهد داشت.
متن بیانیه به این شرح است:

«جنون جنایت آن چنان جهان را در بر گرفته است که مگر با دیدن تجهیزات پیچیده و پیشرفته نظامی بتوان این زمانه را از روزگار بدویت و توحش تمیز داد. بحران کنونی خاورمیانه دو راهیِ گریزناپذیری را پیش رو نهاده است: تکرار چرخه معیوب خشونت، ادامه جنگ و هرچه بیشتر در غلتیدن به ورطه بربریت؛ و یا متوقف ساختن جنگ و تلاش برای دستیابی به صلحی پایدار و جهانی انسانی. راه اول، خواستِ دولت های ضد مردمی است که برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی خود حاضرند جان هزاران انسان بی گناه را قربانی کنند؛ و مسیر دوم، خواستِ نیروهای مردمی و مترقی است که برای جامعه ای آزاد و برابر تلاش می کنند.
حکومت اسراییل که جغرافیای خود را ارض موعود و قوم یهود را یگانه وارث ابدی آن می داند، اینک آن سرزمین را به جهنمی بدل ساخته است: نخست، سلب ساده ترین امکانات حیات از ساکنان نوار غزه و سپس تهاجمی همه جانبه به لبنان و هدف ِ حمله قرار دادن تاسیسات زیربنایی، قتل صدها غیر نظامی و آواره کردن بیش از نیم میلیون انسان؛ که در میانه این آتش و خون، زنان، کارگران، کودکان و همه فرودستان اجتماع به قعرِ جهنم نزدیکتر می شوند. دولت های مختلف جهان نیز نه تنها تلاشی جدی در دفاع از مردمان بی گناه و بی دفاع فلسطین و لبنان انجام نداده اند بلکه بعضا ً مهر تاییدی نیز بر خشونت لجام گسیخته اسراییل زده اند.
چگونه می توان از حکومت هایی چون آمریکا، که با حمایت آشکار از جنایات اسرائیل، اهمیتی به نخستین حق، یعنی حیات نمی دهند، انتظار به ارمغان آوردن حقوق بشر را داشت؟ تا آن هنگام که جهان بر مدار سرمایه می گردد حقوق انسان ها نیز به پول های رایج قابل خرید و فروش خواهد بود. و دولت های سرمایه مدار، دلالان این بازار ضد انسانی هستند. از سویی، دولت های مختلفِ حافظ این نظام چاره بحران های درونی و ساختاری خود و یا تضادهای فی مابین را در جنگ، یا در فرافکنی و منازعه ای غیرمستقیم جستجو می کنند. از دیگر سو، «بنیادگرایی دینی» که خود در بستر این نظم بالیده است در حاشیه آن می کوشد زمان را به عقب بازگرداند و با تداعی جنگ های صلیبی و سوءاستفاده از احساسات مذهبی، پیروان ادیان مختلف را به جان هم اندازد و به نام دین، مردم را وارد جنگی کند که هدف آن جز فروش تسلیحات برای سود بیشتر نیست. و در این میان، زندگی یا صحنه تکرارِ استثمار، بی عدالتی و سلب آزادی ها؛ و یا نظیر آن چه در عراق می گذرد، قربانی هر روزه بمب و وحشت و ترور می گردد و آن چه از یاد می رود انسان است، انسانی شایسته انسانیت.
ما، جمعی از فعالان مستقل جامعه مدنی و طرفداران صلح در ایران، خواستار خاتمه جنگ، خشونت و ترور در منطقه هستیم و با تبری جستن از بازی دولت های ضد مردمی، از مردم جهان و خاور میانه می خواهیم با اعتراضات خود دولت هایشان را وادار به فراهم آوردن زمینه های صلحی پایدار کنند.»
به امید صلح، آزادی و برابری برای همگان