انترناسیونال است نجات ِ انسان‌ها


صفحه یِ اصلی  |   نشریات  |   کتاب‌خانه  |   آرشیو  |   پیوندها  |   تماس

2007-11-12

قطعنامه سیاسی و تشکیلاتی
برای مطالعه کامل گزارش کمیته مرکزی ( مصوبه نوامبر 2005) به سایت www.cpnm.org مراجعه کنید.
جهانی برای فتح

2- ارزیابی از اوضاع داخلی و تاکتیک های حزب
الف) جنگ خلقی که تحت رهبری حزب مان به منظورحل تضادهای خلق نپال باقدرت دولتی طبقه فئودال، بورژوازی بوروکرات - کمپرادور که پایه اش ائتلاف فئودالیسم و امپریالیسم است، آغاز شد، این دوره ده ساله موجب تغییرات گسترده ای در توازن قدرت سیاسی ملی شده است. دولت کهنه ازکل مناطق روستایی کشوربیرون رانده شده است در حالیکه جمهوری ملی ومناطق خودمختار و قدرت های محلی، هرچنددرمراحل ابتدایی ازتکامل خود، تولد یافته اند. قدرت خلق در امتداد با شرایط خاص نپال بتدریج درجهت تشکیل دولت مرکزی جمهوری فدرال خلق درحال پیشروی است. ارتش رهائیبخش خلق، بعدازعبور از مراحل دفاع و تعادل استراتژیک علیه قدرت نظامی دشمن واردمرحله تعرض استراتژیک شده و اولین نقشه خود را به مرحله اجرا درآورده است. امروز این مسئله جنبه عمده اوضاع داخلی را تشکیل می دهد.
ب) هنگامیکه کنفرانس دوم سراسری حزب ما به یک سنتز ایدئولوژیکی دست یافت و تاکتیکهای سیاسی و نظامی آن باعث تشدید پیشرفتهای کمی و کیفی تکامل جنگ خلق شد، در نتیجه تضاد بین بخشهای لیبرال و سخت جان دولت کهنه نیز حدت یافت.
اولین انفجارچنین تضادی بشکل "قتل عام هولناک نارایان هی تی" پدیدار شد. این قتل عام در جوهر خود نتیجه توطئه گری، شورش و پیروزی بخش سخت جان دولت بود که تحت رهبری عناصرمصمم فئودالها علیه بخش لیبرال صورت می گرفت. اینکه در واقع آن قتل عام عمدتا علیه جنگ خلق ونیزدستاوردهای تاریخی جنبش توده ای درسال 1990بود، چون روز روشن است. حزب مابراساس یک تحلیل سیاسی درهمان زمان اعلام کرد که قتل عام توسط شاه قلابی گیانندرا و باند فئودالش با حمایت برخی قدرت های ارتجاعی خارجی و عمدتا امپریالیسم آمریکا صورت گرفته است. با توجه به شرایط امروز که گیانندرا شاه از طریق یک کودتا حکومت دیکتاتوری نظامی خودکامه خود رابرکشور تحمیل کرده است و امپریالیسم آمریکا که خودش را پیام آور دمکراسی بر سراسر جهان می داند بر احزاب سیاسی پارلمانی برای تسلیم در مقابل شاه خودکامه فشار می آورد، درستی تحلیل اولیه ما را بوضوح نشان میدهد. حزب ما بصورت جدی این واقعیت را درک میکرد که قتل عام شاهانه نیز بطرف احزاب پارلمانی که دردولت کهنه شرکت داشتند، نشانه رفته بود.
به این علت بلافاصله احزاب پارلمانی و جامعه مدنی رابه کاروجبهه مشترک علیه خودکامگی فئودالها دعوت کرد و در این راه ابتکار را بدست گرفت. اما
این دعوت و ابتکار بخاطرخصلت طبقاتی، کوته بینی و تنگ نظری های منافع احزاب مهم پارلمانی نتوانست شکل مشخصی بخودبگیرد. امروزحدودچهارسال بعد از کودتای سلطنتی اول فوریه، درجو موجود و فشار شرایط، امکان ساختن چنین ائتلافی بطور فوق العاده ای افزایش یافته و حزب ما نیز ابتکار را بدست گرفته است تا در آن جهت به پیش رود.
ج) هماهنگ کردن درگیری های سیاسی و نظامی و استفاده صحیح از تضادهای بین گروههای مختلف دشمن بخش جدایی ناپذیر تاکتیکهای مابوده است. با ارزیابی عینی از توازن قوای بین المللی و تجربه پنج سال جنگ خلق، دومین کنفرانس سراسری حزب ما تصمیم تشکیل دولت موقت وانتخابات مجلس موسسان به مثابه تاکتیک سیاسی را اتخاذ کرد. قبل از اینکه این تاکتیک به اوج نتایج مثبت خود برسد، « قتل عام ناریان هی تی» به منصه ظهور رسید و تغییرات عظیمی رادرصحنه سیاسی کشور موجب شد. رهبری حزب باتدوین تاکتیک سیاسی منطبق برشرایط نوین برلزوم تشکیل دولت موقت، انتخاب مجلس موسسان و نهادینه کردن جمهوری، تاکید نمود. حزب با در نظر گرفتن این مضمون وتاکید براتحادجنبش حول تشکیل مجلس موسسان و جمهوری، برمباحثات خود با احزاب پارلمانی مختلف در سطح رهبری افزود. قابل تذکراست که شعار تشکیل جمهوری، نه به معنی تشکیل جمهوری دمکراتیک نوین بوده ونه به معنی تشکیل جمهوری پارلمانی بورژوازی، بلکه شعاری بود برای تشکیل جمهوری چندحزبی توسط مجلس موسسان که بتواندبا انگشت گذاردن برمسایل طبقاتی، ملی، محلی وسلطه جنسی درکشور تغییرات گسترده ای رادرساختاردولت ایجادکند. خلاصه تغییراتی راکه حزب ازطریق مجلس موسسان خواهان آنست، از طریق پیشنهادات تیم مذاکرات حزب ما، روشن شده است. روشن است که همان شعار تشکیل جمهوری بعدا با اضافه کردن ترم مورد علاقه عموم "دمکراتیک" به عنوان جمهوری دمکراتیک مطرح شده است.
د) اینک شعارتشکیل حکومت موقت، انتخابات مجلس موسسان و تشکیل جمهوری دمکراتیک که حزب ما با توجه به توازن قوای ملی و بین المللی ، فرموله کرده است، شعار تاکتیکی است که به منظور راه حل سیاسی از پیش برای آینده در نظر گرفته شده است. برای اینکه در مورد این اصل که تاکتیک باید در خدمت استراتژی باشد، روشن بمانیم، حزب ما این جمهوری دمکراتیک را نه به مثابه جمهوری پارلمانی بورژوایی می بیند و نه مستقیما به مثابه یک جمهوری دمکراتیک نوین. این جمهوری با بازسازی گسترده تشکیلاتی قدرت دولتی به منظور حل مسایل مربوط به طبقات، ملیتها، محلی و سلطه جنسی در کشور، نقش جمهوری چند حزبی انتقالی را ایفاء خواهد نمود. مسلما طبقه ارتجاعی و احزابش تلاش خواهند نمود تا این جمهوری را به سمت پارلمانیسم بورژوایی ببرد، در حالیکه حزب ما، حزب پرولتاریا تلاش خواهد نمود که آنرا بسمت جمهوری دمکراتیک نوین سوق دهد. اینکه دوره انتقال چه مدت به طول خواهد انجامید، چیزی نیست که بتوان با اطمینان از قبل تعیین کرد. روشن است که این مسئله بستگی به اوضاع ملی و بین المللی و توازن قدرت دولتی دارد. تا جاییکه به شرایط کنونی مربوط است این شعار نقش مهمی برای متحد کردن همه نیروهای مخالف سلطه مطلقه شاه دردولت کهنه ایفاء میکند چراکه دشمن مشترکی هم برای نیروهای انقلابی و هم برای نیروهای پارلمانی میباشد. این درک که شعار تشکیل مجلس موسسان و جمهوری دمکراتیک تنها یک مانور سیاسی و دیپلماتیک است که نمی تواند به مرحله اجرا درآید، و یا این درک که این یک شعار استراتژیک است که نمی تواند تغییر یابد یا به عبارت دیگر قابل اجرا در هرشرایطی است، هردو نادرست هستند.
درشرایط مشخص کنونی امروز، حزب ما رهبری خود را تنها از طریق برخوردمصممانه، فعالانه ومسئولانه به مسئله تشکیل دولت موقت، انتخابات مجلس موسسان وتشکیل جمهوری دمکراتیک و همچنین بازسازی گسترده قدرت دولتی ومتحدکردن کل نیروهای جمهوری خواه مخالف پادشاهی خودکامه فئودالی از طریق مبارزه، اعمال خواهد نمود. بعد از فروپاشی سلطه شاه در دولت کهنه، این شعار می تواند نقش مهمی را در مسایل سیاسی آینده کشور و درخدمت راه حل مسالمت آمیز جنگ داخلی بازی کند. این شعار به درستی روحیه خلق را برای تغییرات و صلح منعکس میکند، این شعار میتواند دروازهای راه حل مسالمت آمیز جنگ داخلی را باز کند، و در نتیجه میتواند نقش مثبتی را برای تدارک قیام نیر بازی کند. بنابراین حزب برای رساندن این پروسه به نتیجه منطقی اش باید ابتکارعمل فعالانه و متحدانه ای را اتخاذ کند.
ه) اعلام آتش بس یک جانبه ای که از طرف رهبری حزب به مدت سه ماه اعلام شد، نشان دهنده حسن نیت، حس مسئولیت و حساسیت حزب نسبت به راه حل سیاسی دمکراتیک و روح صلح طلبانه توده های مردم در پرتو نوینی بود، که به اجرا گذارده شد. استقبال صمیمانه و برخوردهای مثبت از جانب همه نیروهای سیاسی و توده ها در همه سطوح و بخش ها، در داخل و خارج از کشور، که خواهان حل سیاسی و برقراری صلح می باشند، حزب ما را به برخود بیش از پیش مسئولانه تر ترغیب کرده است. مهمتر از همه این که آتش بس، نقاب صلح گیانندرا شاه را که چهره جنگ طلبانه و جنایتکارانه و خودکامه خود را در پشت آن پنهان کرده بود از هم دریده و در برابر توده های وسیع و همچنین جامعه جهانی عریان و افشاء نموده است. گیانندرا شاه که قادر نبوده است چهره جنایت بار خود را در مجمع عمومی سازمان ملل نشان دهد. درحالیکه تنها میتواند میان دایره امنیتی بالایش چند قدم نمایشی بردارد، حالا او افراد دور و برش راباگفته های احمقانه ای چون «کارهای نادرستی با پولهای خارجی (توسط مقامات کنونی) درکشور انجام می شود» سرگرم میکند. حتی علیرغم خواست روشنفکران و توده های وسیع در داخل کشور و از سازمان ملل گرفته تا جامعه جهانی برای تلاش در جهت ایجاد صلح و یک راه حل سیاسی، گیانندرا شاه و باند فئودال مطلقه اش، بزدلانه با بهانه اینکه " آتش بس نمی تواند قابل اعتماد باشد" به ارتش سلطنتی در این زمان دستور داده تا درکشتار، دستگیری وشکنجه کادر های مائوئیست و مردم در سراسرکشورفعال باشند. گرچه انگیزه پنهانی او این بود که بصورت ناشیانه ای چهره خودکامه و خون آشام خود را با مجبورکردن ما به لغو آتش بس بپوشاند، و در همان حال به اشاعه این چرندیات بپردازد. این واقعیت اینک در پیشگاه کل خلق نپال و خلقهای جهان افشاء شده است. حزب ما مصمم است تا مسئولیت خود به منظور ایجاد راه حل سیاسی و خواست صلح طلبانه مردم را بدون اعتنا به حرکات تحریک آمیز دشمن به پیش ببرد.
اینک باند فئودال و خیانت کار ضد ملی و ضد مردمی گیانندرا شاه در پشت نقاب دخالت خارجی و ناسیونالیسم پنهان شده است، و در تلاش ایجاد قتل عام هولناکی علیه جنبش ملی و دمکراتیک چند حزبی واقعی نپال، میباشد. اوضاع آنچنان حاد میباشد که خطر ایجاد طوفانی بزرگ در پایتخت و شهرهای بزرگ در آینده ای نزدیک قابل رویت است. زنگها برای اینکه تاریخ نقطه عطفی را پشت سر بگذارد، بصدا در آمده اند.
درچنین شرایطی حزب ما، حزب پرولتاریا به تعیین تاکتیکهای خود و رسیدن به اوج سازش ناپذیری همراه بانرمش خود می رسد، و باید قادر شودکه نقش خود در تاریخ را به انجام برساند. در اوضاعی که با لحظه ها تغییر مییابد، اگر حزب پرولتاریا درحقیقت، ازساختن مقر فرماندهی که قادر به قبول هر گونه تصمیمگیری های خطرناک است، و ساختن رده های حزب و ارتشی که این تصمیم را استوارانه بدون قید و شرط به مرحله اجرا بگذارند عاجز بماند، آنگاه طوفان بزرگی که دور نیست همه چیز را در هم خواهد کوبید و تخریب خواهد کرد. این طوفان به هیچگونه دگم و جان سختی توجهی نخواهد کرد. اگر حزب نتواند با تغییرسریع حرکاتش در راستای تحولات سریع وقایع عینی، کنترل خود بر وقایع را اعمال کند آنگاه در مقابل خطر از دست دادن اعتبار خود در تاریخ قرار خواهد گرفت. در این شرایط همه احزاب سیاسی در کشورما درمعرض آزمایش خطیر و تند و تیزی قرارخواهند گرفت. قضاوت اینکه چه کسی درپروسه این آزمایش تند و تیز به خاکستر تبدیل خواهد شد و چه کسی موفق بیرون خواهدآمد، بسیار بیرحمانه خواهد بود. بنابر این در این لحظات حساس وحیاتی، اتحاد قدرتمند حزب برای حفظ آمادگی کامل خودبرراس امور، ضروری است.
و) حزب نباید اجازه دهدواجازه نخواهدداد که این واقعیت تاریخی ناروشن بماند که خصوصیت اصلی امپریالیسم و انقلاب پرولتری (مواجه بودن با) ائتلاف فئودالیسم و امپریالیسم است. کمکهای اقتصادی، سیاسی و نظامی طبقه حاکمه امپریالیسم آمریکا و توسعه طلبانه هند به ارتش سلطنتی که در خدمت کاخ فئودالها قرار دارد، برای تحت ستم قراردادن جنبش دمکراتیک مردم باقوت هرچه تمامتر توجیه گر این واقعیت تاریخی در مضمون نپالی آن است. حتی بعد از اول فوریه 2005، فشاری را که امپریالیسم آمریکا بر احزاب سیاسی میآورد تابا پادشاهی فئودالی که تنهابراساس ترور نیروهای ارتش سلطنتی خود را برپا نگاه داشته، موافقت کنند، روشنگر عمق این ائتلاف است.
حتی در زمانیکه افکار عمومی امروز به نفع برگزاری انتخابات مجلس موسسان شکل گرفته است، روشن است فشاری که از جانب مراکز قدرتهای خارجی اعمال میشود، عامل عاجز ماندن 7 حزب سیاسی ازرها کردن شعار سازشکارانه احیاء پارلمان است. شعار برقراری دوباره پارلمان در شرایط کنونی نپال نه تنها میتواند به مثابه بهانه ای برای توافق این احزاب با شاه باشد بلکه همچنین میتواند ابزاری برای حفظ خود شاه در آخرین مرحله باشد. دلیلی که درپشت ادامه چنین اوضاعی قراردارد، میتواند ترس امپریالیستها و تا حد زیادی رهبران احزاب پارلمانی از این باشد که ممکن است مائوئیستها بعد از تشکیل مجلس موسسان و جمهوری مستقیما دست بالا را کسب کنند. آنها اصرار دارند که ارتش رهائیبخش تحت رهبری حزب و سلاحها مشکل اصلی میباشند. هرکسی میتواند به سادگی راز پشت این مسئله را دریابد که فئودالها و رهبران امپریالیستها تا زمانیکه ما با رها کردن جنگ خلق به سیاست مسالمت آمیز نپیوسته ایم، یعنی تا زمانیکه تسلیم نشده ایم، ما را باور نکنند، اما اینگونه حرفها از جانب رهبران احزاب پارلمانی، که دم از دمکراسی کامل یا جمهوری میزنند، تنها میتواند حرفهای احمقانه ای باشد.
چشم بستن بر ضرورت تاریخی خلع سلاح کردن ارتش سلطنتی که کارش دفاع از سلطنت مطلقه از طریق بر زمین افکندن جنبش دمکراتیک خلق و دستاوردهایش از 250 سال تا کنون بطور عام و شش دهه گذشته بطور خاص بوده است، تنها میتواند حمایت از فئودالیسم و امپریالیسم تلقی شود. هیچ جمهوری هرگز در تاریخ وجود نداشته است که بدون انحلال و شکست ارتشی که در خدمت پادشاهی بوده است، برقرار شود و نپال نمیتواند از آن مستثنی شود. در شرایطی که حزب ما با احساس مسئولیت عمیق نسبت به مردم و دمکراسی، بازسازی ارتشی منطبق با خواست انتخابات (از طرق مسالمت آمیز) مجلس موسسان و تحت نظارت سازمان ملل متحد یا هر نهاد بین المللی قابل اعتماد را اعلام کرده است، نشان میدهد که ارتش خلق نه تنها مانعی در مقابل صلح و دمکراسی نیست بلکه در خدمت آنست. علیرغم این مسئله در بطن اوضاعی که امپریالیست ها تلاش دارند بین شاه مطلقه و احزاب پارلمانی ائتلاف ایجاد کنند، گیانندرا شاه با بیرحمی و سخت جانی فئودالی تلاش دارد که همه چیز را با زور و قدرت ارتش سلطنتی در هم بکوبد. در اوضاع نا روشنی، تردید سیاسی و رفتار سازشکارانه و خیانت آمیز رهبران احزاب پارلمانی، حزب ما نباید در دام توهم ذهنی که گویا بعد از فروپاشی پادشاهی، جمهوری از درون مجلس موسسان بدون هیچ مشکلی و براحتی ظهور خواهد کرد اسیر شود و اسیر نخواهد شد. تا زمانیکه ستون فقرات ارتش سلطنتی با گسترش جنگ خلق به سطح نوینی در هم شکسته نشده است، تا زماینکه وحدت حزب ما از طریق تکامل ایدئولوژیک، سیاست، نقشه و برنامه و رهبری تحکیم نشده است، تا زمانیکه جنگ خلق و مناسبات میان مردم بر پایه آموزش خلق تکامل نیافته است، انتظار هرگونه تغییری از دیگران نادرست خواهد بود. حزب ما معطل تاکتیک متحد کردن همه نیروهایی که می توانند برای یک راه حل سیاسی متحد شوند، نخواهد شد، بلکه در عین انجام آن هرگزاز وظیفه خود برای پیشروی قدرتمند در مسیر ابتکارعمل انقلابی مستقل منحرف نخواهد شد. با درک این واقعیت که تکامل جنگ خلق ایجاد راه حل سیاسی را تقویت کرده است، کل حزب، ارتش رهائیبخش خلق و قدرتهای خلق، و تحکیم آنها بر حول محور ارتقاء جنگ خلق به نقطه مرتفعتر نوینی تمرکز داده خواهد شد.